به روز رسانی های اخیر
  • گناه  او در بی گناهی بود
    چشم هایی که حرفی برای گفتن نداشت
    دست های که دوری می گزید
    حرف هایی که سکوت را ترجیح میداد
    و قدم هایی که گاهی می لرزید
    ولی آخرش برمی گشت!
    افکاری داشت که شب ها آزارش میداد
    وخیالی که  انگار جنگِ یک به هزار بود
    رویایی داشت که در سرزمین عجایب هم نبود
    گناهی نداشت
    گناه او این بود که از مرداب گریخته بود
    و به رودخانه پناه برده بود...
    میم.کا
    گناه  او در بی گناهی بود چشم هایی که حرفی برای گفتن نداشت دست های که دوری می گزید حرف هایی که سکوت را ترجیح میداد و قدم هایی که گاهی می لرزید ولی آخرش برمی گشت! افکاری داشت که شب ها آزارش میداد وخیالی که  انگار جنگِ یک به هزار بود رویایی داشت که در سرزمین عجایب هم نبود گناهی نداشت گناه او این بود که از مرداب گریخته بود و به رودخانه پناه برده بود... میم.کا🌾
    Love
    1
    1 نظر ها 0 اشتراک گذاری ها 1205 بازدید ها
  • Like
    Love
    2
    0 نظر ها 0 اشتراک گذاری ها 600 بازدید ها
استوری های بیشتر
  • 2 پست ها
  • 1 تصاویر
  • 0 ویدئو ها
  • پرستار
  • زندگی می کند در اصفهان
  • از تهران
  • تحصیل کرده کارشناسی پرستاری در دانشکده پرستاری مامایی کاشان
    کلاس از پرستاری
  • زن
  • 11/02/2001
  • دنبال شده توسط 2 افراد